روش های کسب درآمد حوزه فناوری اطلاعات در ایران
مهم ترین مشغله فارغ التحصیلان یا فعالان حوزه فناوری اطلاعات (مهندسین نرم افزار) شغل آینده خود و توانایی کسب درآمد در بازار بی ثباتی مانند بازار های کشور های جهان سوم همچون ایران میباشد. اگر بخواهم خیلی باهاتون رو راست باشم باید بدونید دو روش کلی برای کسب درآمد در رشته ی مهندسی نرم افزار برای مهندس نرم افزار وجود دارد که به شرح ذیل است:
- برنامه نویسی و استخدام در شرکت های مختلف
- راه اندازی یک شرکت بر پایه یک ایده دانش محور
روش اول: برنامه نویسی و استخدام در شرکت های مختلف
خیلی در مورد این روش صحبتی نداریم. اکثر فعالان حوزه نرم افزار و فناوری اطلاعات (مهندس نرم افزار) از روی عدم دانش و مطالعات در حوزه کسب و کار به این سمت سوق داده میشود. دلیل اصلی آن نیز نسبت به روش دوم خیلی سریع تر به ثمر میرسد و قابل استفاده است. همچنین هزینه کمتری نیز دارد.
برای این روش پیشنهاد میشود در هر استانی از ایران قرار دارید، بازار کاری آن شهر (محل اقامت خود را) بررسی و نسبت به نیازمندی های آن شهر، یکی از تکنولوژی های حوزه فناوری اطلاعات را شروع به یادگیری کنید.
مثلاً در شهر شخصی اکثر شرکت های حوزه فناوری اطلاعات، در حوزه امنیت فعالیت دارند بنابراین معقول است که بنانی مربوط به امنیت را فراگیری کنید تا بتوانید در شرکت های مربوطه استخدام شوید.
فقط توجه داشته باشید برای آموزش هرگز به آموزش های فارسی ارائه شده در سایت های داخلی یا شبکه های مجازی بسنده نکنید چرا که معمولاً این آموزش ها از افرادی ارائه میشود که رزومه آن ها مشخص نیست و ممکن است تکنولوژی ای منسوخ شده یا بدون کاربرد برای بازار کار یا حتی ترجمه ای از یک آموزش خارجی را با هزینه ای گزاف به شما ارائه دهند.
بهترین و بروزترین آموزش ها در یوتیوب بدون هیچ هزینه ای در دسترس شماست.
مزایای روش اول
- هزینه کم برای رسیدن به درآمد (صرفاً بدست آوردن علم به یک تکنولوژی مورد نیاز بازار کار)
- حقوق و بیمه و مزایای شرکتی که ثابت و همیشگی هستند
- امنیت شغلی نسبی
معایب روش دوم
- عدم ثبات فعالیت شرکت های خصوصی فعال حوزه نرم افزار در بازار فناوری اطلاعات ایران
- زندگی کارمندی با درآمدی ثابت و امکان رشد و ارتقاء پایین
- کارکردن برای اهداف دیگران
روش دوم: راه اندازی یک شرکت بر پایه یک ایده دانش محور
عمده این مقاله از جی بلاگ بروی روش دوم یعنی راه اندازی یک استارپ آپ شخصی توسط مهندس نرم افزار تمرکز دارد.
قبل از اینکه که برای شما عزیزان توجیه این روش رو شرح بدهم باید بدانین هر شخصی که بنا است به شما در حوزه هر کسب و کاری مشورت دهد خود باید شخثی باشد که صاحب یک کسب و کار موفق باشد (تعریف فرد موفق به صورت دقیق به شخصی گویند که علاوه بر اینکه کاری را که علاقه دارد را انجام میدهد، از آن میتوان کسب درآمد ناحدود داشته باشد. بنابراین بنده ابتدا خودم را خدمت شما دوستان معرفی میکنم. بنده نویسنده این مقاله از وب سایت مدرن اندیشان جی، مدیر عامل این شرکت متولد 1378 جوان ترین مدیر عامل یک شرکت دانش بنیان در اصفهان هستم که رزومه دقیق تر بنده رو میتوانید در اینستاگرام شرکت یا یوتیوب مشاهده فرمایید.
خب با یک مثال روش دوم را برای شما عزیزا توجیه میکنم:
مثال ها در مقابل سوال ها ایجاد شوند. سوال این است چرا من یک برنامه نویس نشوم و کارمند یک شرکت مطمئن نشوم و با ریسک کردن یک استارت آپ را اندازی کن؟
تصور کنید شما میخواهید یک کسب و کار فوق العاده ساده در شهر اصفهان راه اندازی کنید. مثلاً احداث یک سوپر مواد غذایی احداث کنید، محصولات شرکت های مختلف را بفروش برسانید و سود کنید. شغلی فوق العاده محترم برای افراد یک محله و با درآمد خوب میباشد.
حال من سوالی دارم! آیا شما سرمایه اولیه راه اندازی یک سوپر مواد غذایی (هزینه کرایه یا خرید ملک، خرید محصولات اولیه، کارمند و… را دارید؟ (با توجه به اینکه شما یک شخصی هستید که تازه وارد بازار کار جامعه شده اید؟)
قطعاً جفت و جور کردن هزینه های ناشی از احداث این مواد غذایی و راه اندازی این کسب و کار سرسام آور است و شمایی که تازه میخواهید کاری را راه اندزی کنید از پس آن بر نمیایید و باید از طریق شراکت، وام، سرمایه گذاری یا قرض این کسب و کار راه اندازی کنید.
از کجا شروع کنم؟ چطور استارت آپ خود را راه اندازی کنم؟
من مثال های برای افراد فارغ التحصیل و دانشجویان رشته مهندسی نرم افزار است. بنابراین برای این قشر دو راه وجود دارد. در هر کدام از این راه ها شما باید یک شرکت ثبت کنید!
چرا شرکت باید ثبت کنم؟
خیلی رو راست باشم باهاتون، در پروژه های کوچک و بزرگ کارفرما قرارداد های رسمی عقد میکند که طرف مقابل آن باید شرکتی با کد ثبتی باشد نه شخص حقیقی با کد ملی! درضمن با ثبت شرکت شما با انجام پروژه ها یا فروش محصولات خود یک رزومه رسمی پیدا میکنید. وارد صنف میشوید، میتوانید در نمایشگاه های بین المللی شرکت کنید و روی حساب حقوقی شرکت خود وام دریافت کنید. پس بی برو برگشت باید شرکت ثبت کنید.
اما بریم سرغ دو راهی که برای سوال از کجا شروع کنم مطرح میشه:
- ایجاد یک شرکت یا تیم برای انجام خدمات: در این مورد شما میتوانید خدماتی که به آن مسلط هستید را در قالب یک شرکت ارائه کنید. مثلاً شما برنامه نویسی وی را مسلط هستید، بجای کار کردن به صورت یک کارمند میتوانید خود مدیر عامل شرکت خود باشید و این خدمات را ارائه کنید. (در این روش میشه گفت شما یک مورد ارتقاء یافته از روش اول «اما در رشته مهندسی نرم افزار» هستید)
- ایجاد یک شرکت برای بثمر رساندن یک ایده: در این مورد شما میتوانید ایده خود را بثمر برسانید و درآمد خود را محدود به مکان یا زمان خاصی نکنید. از اینجا به بعد بحث ما بروی این مورد میباشد.
چطور ثبت شرکت کنم؟
فرآیند ثبت شرکت فرآیندی زمانبر میباشد که پیشنهاد میشود خودتان برای ثبت به اداره ثبت مراجعه نکنید. وکلا با دریافت هزینه ای معقول این ثبت را برای شما در هر مرکز استانی که باشید انجام میدهد. برای شرکت های با مسولیت محدود حدود یک ماه و شرکت های سهامی خاص حدود دو ماه زمان لازم است.
چه ایده ای انتخاب کنم؟ ایده خوب چه ویژگی های دارد؟
ممکنه شما چون جوان و تازه نفس هستید در بازار کار، ایده های فوق العاده زیبا و جالبی در حوزه فناوری اطلاعات داشته باشید. که جای تحسین و تبریک دارد. اما یک نکته خیلی مهم برای ارائه یک متن تحت عنوان ایده وجود دارد:
- آیا هزینه راه اندازی ایده را دارم؟ اگر جواب خیر است آیا فراهم کردن هزینه ممکنه است؟
- آیا ایده من متناسب با فرهنگ جامعه هست؟ اگر نه آیا امکان فرهنگسازی وجود دارد؟
- آیا علم به راه اندازی آن ایده را دارم؟ اگر نه آیا امکان دستیابی به آن وجود دارد؟
اگر توانستید سوالات فوق را (همه سوالات را) جواب دهید، ایده شما خوب است و اگر مسیر را دست پیش بروید قابل پیاده سازی است!
به شما تبریک میگم تا الآن شما آموختید یک ایده خوب با سوالاتی وجود می آید. احتمال دارد اگر ایده ای در سر داشتید با این سوالات در لیست ایده های خوب قرار نگیرد اما عیبی ندارد. قطعاً شما که قوه ی تخیل قوی برای ایده پردازی داشته اید توانایی ایجاد ایده هایی متناسب با سوالات فوق را دارید.
البته به یاد داشته باشید دو مورد قانونی در مورد ایده های وجود دارد، که ایده ی شما آن ها را نداشته باشد اصلا ایده نیست:
- تکراری نباشد (دست کم در بازار کشور تا بحال راه اندازی نشده باشد یا اگر شده است شما توانایی رقابت با آن را داشته باشید)
- توجیه کامل اقتصادی داشته باشد (ایده ای که به پول منجر نشود صرفاً بدرد این میخورد که روی
چه کسی به ایده من بها میدهد؟
سوال فوق سوال خیلی جالبیه چون معمولاً کسی یک ایده رو بیان میکنه، اما نمیدونه چطور باید اون رو به بازار ارائه بده. در این راه دشوار در مملکت تعابیری لحاظ شده که به روند پیاده سازی ایده شما کمک میکند. این ارگان دولتی مرکز رشد فناوری ها نام دارد.
حال ببینیم چطور میتوان از امکانات مراکز رشد استفاده کرد.
معرفی مراکز رشد واحد های فناور
مراکز رشد، از یک ایده اروپایی گرفته شده و با کمال تعجب به خوبی در ایران پیاده شده است. در اصل مراکز رشد ساختمان هایی در دانشگاه ها را در اختیار میگیرند و هر دانشگاهی باید یک مرکز رشد داشته باشد.
در مرکز رشد هر شخصی (چه دانشجو چه غیره دانشجو) میتواند ایده خود ار بیان کند و در صورتی که بتواند از داوری با موفقیت عبور کند، وارد شرکت های تحت حمایت مرکز رشد شود.
به دو صروت میتوان در رشد شرکت کرد و ایده خود را ثبت کرد:
- به صورت هسته فناور
- به صورت شرکت فناور
در صورتی که شما صرفاً یک تیم استارت آپی هستید هنوز ایده ای ثبت نکرده اید، میتوانید به عنوان یک هسته فناور (پس از داوری) تحت حمایت رشد در بیایید. مدت زمانی که شما تحت پوشش مرکز رشد هستید یک سال است و باید پنج درصد از درآمد خالص شرکت را به صورت سالیانه به حساب مرکز رشد واریز نمایید.
در صورتی که شرکت ثبت شده ای دارید یا هسته ای هستید که تبدیل به شرکت شده اید میتوانید تبدیل به شرکت فناور (پس از داوری) شوید. البته شرکت فناور باید ده درصد از درآمد خالص خود را به صورت سالانه به حساب مرکز واریز کند.
تنها کافیست دانشگاه مد نظر خود را را با لفظ مرکز رشد در گوگل جستوجو کنید و فرم های مربوط به رشد مقدماتی (هسته فناور) یا رشد پیشرفته (شرکت فناور) را دریافت و تکمیل کنید و اقدام به شرکت در رشد کنید.
داوری در مراکز رشد به چه شکل است؟
اگر بصورت حضوری به مراکز رشد مراجعه کنید، مسولان مراکز رشد قبل از دریافت فرم از شما میتوانند به شما مشاوره بسیار مناسبی در مورد چالش های موضوع شما (ایده شما) به شما بدهند تا داوری شما حتما قبول شوند.
اما مهم ترین نکته ای که باید در ایده های شما لحاظ شود به عنوان تجربه کسی که سه سال در مرکز رشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان حضور داشته به شرح ذیل است:
- توجیه اقصادی ایده
- توجیه نوآورانه بودن ایده
ایده یا محصول شما حتماً باید جدید باشد یعنی از قبل تولید نشده باشد. بنابراین اگر ایده ای دارید که مشابه داخلی دارد، داور ایده شما را رد میکند! همچنین اگر ایده جدید باشد و توجیه اقتصادی مناسبی نداشته باشد هرکز مورد موافقت داوری قرار نمیگرد!
مزایای شرکت در مراکز رشد واحد های فناوری
سوال اصلی اینه چرا من به عنوان یک شرکت نوپا باید به مراکز رشد مراجعه کنم عضوی از این خانواده بشم؟
- بازدید از شرکت شما توسط مدیران کسب و کار های دولتی و خصوصی مهم و بزرگ
- با هزینه ای معقول دفتری در مرکز رشد به هسته یا شرکت فناور داده میشود
- تسهیل در روند تبدیل شرکت فناور به شرکت خلاق یا شرکت دانش بنیان
- ایجاد ارتباط با اقشار رده بالای جامعه برای کسب مشاوره در زمینه کاری
- دریافت وام (با بهره پایین) یا تسهیلات بلاعوض به عنوان نمونه سازی
- شرکت در نمایشگاه های مختلف با هزینه مرکز رشد
- شرکت در مجامع بین الملل
دیدیم که مزایای شرکت در مراکز رشد بدون شک ارزش پرداخت پنج الی ده درصد درآمد خالص را دارد. بنابراین ما در نظر میگیریم شما تمامی این فرآیند ها را تا وارد شدن به رشد گذرانده اید. حال راجب مدل کسب و کار شما برای دسترسی به درآمد بهتر و موفقیت صحبت میکنیم.
مدل های کسب و کار
اگر شما مهندس نرم افزار هستید قطعاً درس هایی از قبیل تحلیل و طراحی سیستم ها یا مهندسی نرم افزار را گذرانده اید. یکی از مهم ترین نکته در کسب و کار شما این است اگر یک مدل کسب و کار نداشته باشید قطعاً (بی برو برگشت) شما شکست میخورید.
در اینجا به بررسی چند مدل کسب و کار معروف و بدرد بخور برای بازار ایران میپردازیم.
انواع مدل های کسب و کار
مدل های کسب و کار زیادی وجود دارند اما فقط تعداد معدودی از آن ها آزموده شده و مفید هستند. این مدل ها عبارتند از:
- امتیاز فروش
- پلتفرم چندوجهی
- ماشین پول نقد
- فریمیوم
- اشتراکی
- نظیر به نظیر
- درآمد پنهان
- تیغ و دسته تیغ
- تیغ و دسته تیغ برعکس
- فروش مستقیم
- بازاریابی مستقیم
- مشاوره
- بر پایه آژانس
- محتوای تولید شده توسط کاربران
- آموزش آنلاین
- اخبار فوری
- چند برندی
- تجارت الکترونیک
- دراپ شیپینگ
- مجوزه داده ای
- مبتنی بر توزیع
- سازمانی
- شرکت های اجتماعی
- ارتباط مستقیم با مصرف کنندگان
- خانوادگی
- بلاکچین
- زنجیره تامین یکپارچه عمودی
- مبتنی بر توجه
- تخفیف با کیفیت بالا
- طرح هرمی
- نیکل و دایم
- جمع کننده
- مجوز
- منبع جمعیت
- لمس بالا
- لمس پایین
- قیمت گذاری انعطاف پذیر
- حراج
- حراج معکوس
- کارگزاری
مدل کسب و کار امتیاز فروش (Franchise Business Model)
یکی از بهترین گزینههای گسترش یک شرکت، مدل کسب و کار امتیاز فروش یا مدل فرانشیز است؛ در این مدل کسب و کار، یک شرکت برای اینکه تعداد شعب خود را افزایش دهد، امتیاز نام (برند) تجاری و حق تجارت خود را، به افراد مختلف میفروشد تا تحت نام آن شرکت، شعبهای تأسیس کرده و به فعالیت اقتصادی بپردازند. شایان ذکر است که در این مدل کسب و کار، مالکیت معنوی و حقوقی برند تجاری برای شرکت اصلی باقی میماند اما بخشی از سود حاصل از اجازهی استفادهی افراد دیگر از برند خود را دریافت میکند. بگذارید با مثالی این موضوع را برای شما بازتر کنیم؛ فرض کنید که شما میخواهید یک بستنی فروشی، تحت نام یکی از برندهای بزرگ تولید بستنی در شهر خود تأسیس کنید؛ برای این کار لازم است با شرکت مورد نظر ارتباط برقرار کنید، پیشنیازهای آنها را برای تأسیس یک شعبه از برندشان آماده کنید و سپس با عقد قراردادی، از نام تجاری آنها استفاده کرده و به کسب درآمد و پرداخت حق امتیاز بپردازید.
یکی از معروفترین و موفقترین نمونههای مدل کسب و کارِ امتیاز فروش، برند مکدونالد میباشد؛ طبق آماری که خود این برند منتشر کرده، در حدود 93 درصد از شعب این برند در کشورهای مختلف، از طریق فروش حق استفاده از نام تجاری این شرکت، بهدست آمدهاند.
مدل کسب و کار ماشین پول نقد (Cash Machine Business Model)
اساس عملکرد این مدل کسب و کار بر پایهی این است که یک شرکت چقدر سریع میتواند با دریافت پول نقد، آن را تبدیل به محصول یا خدمات کرده و سپس دوباره به پول مبدل کند. این مدل کسب و کار، بیشتر توسط شرکتهایی که حاشیه سود کمی دارند یا شرکتهایی که انبار کالایی متنوعی دارند، مورد استفاده قرار میگیرد. بهعنوان مثال شرکت دیجیکالا از این مدل کسب و کار، پیروی میکند؛ پولی را از سرمایهگذاران دریافت کرده، آن را به کالا تبدیل میکند و سپس کالا را به افراد مختلف میفروشد و پول اولیه به همراه سود فروش، به شرکت برمیگردد. حتی در این مدل شما میتوانید کالا و زنجیرهی فروش خود را از فروشندگان دیگر تأمین کنید. از نمونههای موفق خارجی این مدل کسب و کار میتوان به: آمازون، علیبابا، اپل، سامسونگ و… اشاره کرد.
مدل کسب و کار فریمیوم (Freemium Business Model)
فریمیوم ترکیبی از خدمات رایگان و پولی میباشد و بیشتر توسط شرکتهای فناوری در حوزهی نرمافزار، بهعنوان سرویس SaaS استفاده میگردد. در این مدل کسب و کار، در ابتدا برای رشد کسب و کار و جذب مشتریان بیشتر، نسخههای رایگان و لایت (Lite) را برای مدتی محدود با ویژگیهای محدود برای کاربران عرضه میکنید و سپس برای استفاده از ویژگیهای بیشتر و مدتزمان استفادهی اضافهتر، گزینهی ارتقا به نسخهی حرفهای، آن هم با پرداخت هزینه، به مشتری پیشنهاد میدهید. از مثالهای موفق این مدل از کسب و کار میتوان به: زوم (Zoom)، دراپباکس (DropBox)، اورنوت (Evernote) و… اشاره کرد.
مدل کسب و کار اشتراکی (Subscription Busniess Model)
این مدل به مشتری این امکان را میدهد که با پرداخت حق اشتراک بهصورت ماهیانه یا سالانه، از خدمات و سرویسهای شما استفاده کند؛ برای اینکه مدل کسب و کار اشتراکی شما به موفقیت برسد، باید ارزشهای پیشنهادی و سرویسهای خود را بهبود ببخشید تا کاربران باز هم تهیهی اشتراک از شما را نسبت به رقبا ترجیح بدهند. از دیگر امکانات مدل اشتراکی این است که شما میتوانید پکیجها و اشتراکهای متنوعی را برای دستههای مختلفی از کاربران ارائه کنید تا آنها با توجه به نیازشان، آنها را انتخاب و خریداری کنند. نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که مدل کسب و کار اشتراکی، برای وبسایتها و پلتفرمهای مبتنی بر تولید محتوا مناسبتر هستند و مثالهای متنوعی از این مدل کسب و کار وجود دارد که اکثر آنها مرتبط با پلتفرمهای مجازی هستند؛ شرکتهایی مانند فیلمو، نتفیلم، نتفلیکس، آمازون پرایم، دیزنیپلاس و… را میتوان از جمله موفقترین شرکتهایی دانست که از این مدل کسب و کار استفاده کرده و میکنند.
مدل کسب و کار نظیر به نظیر (Peer-To-Peer Business Model)
طبق مدل کسب و کار نظیر به نظیر یا (همتا به همتا)، یک شرکت بهعنوان واسطه بین دو طرف (متقاضی و عرضهکننده) واسطهگری میکند و برای هر دوی آنها ارزش پیشنهادی ایجاد مینماید؛ لازم به ذکر است که این مدل از کسب و کار، با رابطهی معمولی بین مصرفکننده و عرضهکننده فرق دارد و شما در این مدل از کسب و کار از طریق دریافت کمسیون، کسب درآمد میکنید. برخی از شرکتهایی که با این مدل کسب و کار، فعالیت میکنند عبارتاند از: اوبر، اسنپ، تپسی، کارلنسر و…
نکته: یک شرکت ممکن است انواع مدلهای کسب و کار مختلفی داشته باشد؛ برای همین ممکن است در مثالهایی که برای هر نوع مدل کسب و کار میزنیم، نام یک شرکت خاص را در مدلهای مختلف مشاهده کنید.
مدل کسب و کار درآمد پنهان (Hidden Revenue Business Model)
این مدل به یک سیستم تولید درآمد پنهان اشاره دارد که در آن کاربران مجبور نیستند برای استفاده از خدماتی که ارائهشده پولی پرداخت کنند، اما شرکتی که سرویس رایگان را به کاربران خود ارائه میدهد، جریانهای درآمدی خود را از منابع و روشهای دیگری تأمین مینماید. مثال واضح و علنی، موتور جستجوی گوگل میباشد؛ کاربران برای استفاده از موتور جستجوی گوگل پولی پرداخت نمیکنند اما گوگل از طریق هزینهی تبلیغاتی که توسط مشاغل و کسب و کارهای مختلف برای پیشنهاد کلمات کلیدی خرج میشود، کسب درآمد میکند. از دیگر شرکتهای موفقی که از طریق این مدل کسب درآمد میکنند میتوان به: فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام و… اشاره کرد.
مدل کسب و کار تیغ و دسته تیغ (Razor And Blade Business Model)
برای استفاده از مدل تیغ و دستهی تیغ، شما در ابتدا یک کالا با قیمت پایین (دستهی تیغ) و سپس یک کالا با قیمت و سود بیشتر (تیغ) به فروش میرسانید. اما یعنی چه؟ فرض کنید شما یک دستهی تیغ میخرید که قابلیت تعویض تیغ برای آن موجود است؛ زمانیکه تیغ کند شد، شما دستهی تیغ را پیش خود نگه میدارید و فقط تیغ درون آن را عوض میکنید، که این تعویض تیغ، خرجی مداوم و مستمر برای شما محسوب میشود. در مثالی دیگر فرض کنید که پرینتر دارید که دارای کارتریج قابل تعویض باشد؛ این تعویض کارتریج یا شارژ کارتریج، مانند همان تیغ میماند که بهصورت مستمر باید برای آن هزینه کنید.
شایان ذکر است که این مدل کسب و کار، برای محصولاتی که نیاز به خرید مداوم دارند، بسیار مدل معقول و سوددهی میباشد؛ شرکتهای بزرگی که از این مدل کسب درآمد میکنند عبارتاند از: ایکسباکس، سونی (پلیاستیشن)، نینتندو (تولیدکننده بازیهای ویدئویی)، شرکت اچپی (چاپگر) و….
مدل کسب و کار تیغ و دسته تیغ برعکس (Reverse Razor And Blade Business Model)
در این مدل، شما مشتریان را با خرید یک محصول گران (تیغ)، تشویق میکنید که محصولات ارزانتر (دسته تیغ) بخرند. به بیان دیگر در این مدل، شما بهعنوان یک شرکت، اول سعی میکنید محصول ممتاز و گران خود (تیغ) را به مشتریان بفروشید، و سپس در دراز مدت با فروش اقلام جانبی ارزانتر از محصول اصلی (دستهی تیغ) سود کلانی به جیب بزنید. یکی از بزرگترین شرکتهایی که بر اساس این مدل کسب و کار فعالیت میکند، شرکت اپل است؛ این شرکت قیمت معقولی برای استفاده از اپاستور، آیتونز، برنامهها، دیدن فیلمها و… ارائه کرده است، اما روی محصولات اصلی و ممتاز خود (مانند گوشی، تبلت، لپتاپ و..) قیمت بالایی اعمال میکند.
مدل کسب و کار فروش مستقیم (Direct Sales Business Model)
یکی از قدیمیترین مدلهای کسب و کار، مدل فروش مستقیم است؛ در مدل فروش مستقیم، شما محصولات یا خدمات را بهصورت مستقیم به مشتریان نهایی – طی یک گفتگو شخصی یا عمومی – به فروش میرسانید؛ برای اینکه بهترین سود را از مدل فروش مستقیم ببرید، باید فروشندگان ماهری داشته باشید تا با کمک فن بیان و تکنیکهای مذاکره، بتوانند مشتری را مجاب کنند که محصول شما را خریداری نماید، و به ازای فروش محصولات، به فروشندگان خود درصدی از سود را اختصاص میدهید. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص ارتباط گیری با مشتریان برای فروش مستقیم، میتوانید به مقاله «فن بیان با مشتری – آموزش تکنیک های فن بیان برای افزایش فروش» مراجعه نمایید.
مدل کسب و کار بازاریابی وابسته (Affiliate Marketing Business Model)
همان طور که از اسمش پیداست، این کسب و کار وابسته به بقیهی کسب و کارها میباشد؛ در این مدل کسب و کار، شرکتها از طریق انتشار محتوا، بررسی و توصیهی محصولات یا خدمات شرکتها و کسب و کارهای دیگر، درآمد کسب میکنند. مدل بازاریابی وابسته، بیشتر برای وبسایتها و فروشگاههای آنلاین کاربرد دارد. برای مثال شما بهعنوان صاحب وبسایت یا فروشگاه آنلاین، محصولات و خدمات کسب و کارهای دیگر را در وبسایت خود قرار داده و به مشتری معرفی میکنید؛ سپس مشتری از طریق شما محصولات یا خدمات را دریافت میکند و شما بهعنوان واسطه، سودی را از شرکای وابستهی خود دریافت میکنید. در ایران میتوانیم وبسایت ترب و دیجیکالا (فروش از طریق دیجیکالا، تأمین کالا از طریق فروشندههای کوچکتر) اشاره کنیم، که با قرار دادن محصولات کسب و کارهای کوچکتر در وبسایت خود، آنها را به فروش رسانده و درصدی را برای خود برمیدارند. برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص، میتوانید به مقاله «افیلیت مارکتینگ یا بازاریابی مشارکتی چیست؟ | افزایش فروش و کسب درآمد (+ فیلم آموزش رایگان)» مراجعه کنید.
مدل کسب و کار مشاوره (Consulting Business Model)
شرکتهای مختلفی وجود دارند که در زمینههای مختلف، افراد مجرب و واجد شرایط را استخدام میکنند و سپس مشتریانی که برای انجام پروژههای خود، نیاز به مشاوره دارند، از این افراد استفاده مینمایند؛ به بیان دیگر شما افراد کاربلد و با تجربه را بهعنوان مشاور و راهنما، سرِ پروژههای مختلف میفرستید و بهعبارتی، نیروی کار حرفهای خود را در قالب مشاور، اجاره میدهید. هزینهی استفاده از مشاوران یا درصدی از سود نهایی پروژه است، یا بر اساس میزان ساعتی است که بهعنوان مشاور، خدمات ارائه دادهاند.
مدل کسب و کار بر پایه آژانس (Agency-Based Business Model)
تصور کنید، شرکتی دارید و میخواهید کاری را انجام بدهید، اما دانش یا امکانات کافی برای این کار را ندارید و برای همین مجبور میشوید تا کار را به شرکتی دیگر که در آن زمینه تخصص دارد، بسپارید؛ شرکتهایی که پروژههای شرکتهای دیگر را انجام میدهند، از مدل کسب و کار آژانس استفاده میکنند. آژانسهای تخصصی متنوعی وجود دارد، مانند آژانسهای دیجیتال مارکتینگ، روابط عمومی، توسعهی وب، طراحی و معماری، برندسازی، تبلیغات رسانهای، ریپورتاژ، خبری و… که کارهای تخصصی شرکتها و کسب و کارهای دیگر را انجام میدهند. شایان ذکر است که معمولاً این نوع از کسب و کارها، بهصورت پروژهای، هزینه دریافت میکنند؛ مثلاً میگویند برای ساخت یک وبسایت از شما X میلیون تومان میگیریم. از جمله نمونههای موفق داخلی برای این مدل از کسب و کار میتوان به کاپریلا (در زمینه ارائه خدمات مربوط به تبلیغات کلیکی هوشمند) و نشریلا (در زمینه نگارش و انتشار ریپورتاژ) اشاره کرد.
مدل کسب و کار مبتنی بر محتوای تولید شده توسط کاربران (User-Generated Content Business Model)
مدل کسب و کار UGC نسبت به سایر انواع مدلهای کسب و کار، مدل جدیدتری محسوب میشود و همچنان نیز در حال رشد است؛ در این مدل از کسب و کار، شما به کاربران اجازه میدهید تا محتوای باکیفیت را در هر زمینهای که علاقه دارند، بهصورت رایگان در وبسایت شما منتشر کنند. مدل تولید محتوا توسط کاربران، طیف گستردهای از انواع مختلف محتوا مانند: مقاله، وبلاگ، ویدیو، پادکست، تصویر و هر نوع محتوای دیگری که توسط کاربران تولید میشود، تغذیه میکند؛ این محتواهای تولید شده نیز در شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای آنلاین قابل دسترس هستند. اما ایجاد این پلتفرمهای رایگان، چه سودی برای سازندگان آنها دارد؟ شرکتهای ارائه دهندهی این سرویسها با جمعآوری محتوای تولید شده توسط کاربران، آنها را به برندهای مختلفی میفروشند تا بتوانند از ایدهها و محتوای مصرفکنندگان، برای تبلیغ برند خود استفاده کنند. سرویسهای معروف و محبوب که از این مدل کسب و کار پیروی میکنند عبارتاند از: یوتیوب (YouTube)، یلپ (Yelp)، ردیت (Reddit)، آپارات (Aparat) و… .
مدل کسب و کار آموزش آنلاین (Online Educational Business Model)
آموزش آنلاین با هدف قرار دادن صنعت آموزش، برای افراد حاضر در این صنعت (معلمان، استادان، دانشآموزان، دانشجویان و…) امکان اشتراک یا دسترسی به منابع آموزشی از راه دور، آن هم با پرداخت هزینهای کمتر از آموزش حضوری را فراهم میکند. برای ایجاد کسب و کاری بر اساس مدل آموزش آنلاین، میتوانید آن را ترکیبی از فریمیوم، پرداخت دورهای هزینهها و حتی مدل مبتنی بر خرید اشتراک، بنا کنید. یکی از بهترین نمونههای داخلی موفق در این مدل از کسب و کار، «فرادرس» است که با شعار «دانش در دسترس همه، همیشه و همه جا» با قدرت به فعالیت خود در صنعت آموزش – آن هم بهصورت آنلاین – ادامه میدهد.
مدل کسب و کار اخبار فوری (Instant News Business Model)
از اسمش پیداست، خبر فوری! در این مدل کسب و کار شما باید بستری را فراهم کنید، تا اخبار به سریعترین شکل ممکن در آن منتشر شود؛ بدون هیچ واسطهای. شرکتها و وبسایتهایی که از مدل اخبار فوری برای کسب و کار خود استفاده میکنند، کانالهای باز و قابل اعتمادی را ایجاد میکنند که کاربران میتوانند در سریعترین زمان ممکن و به راحتترین شکل، اخبار اولیه یا ثانویه را در آنها منتشر نمایند. در طی سالیان اخیر، برخی از شبکههای اجتماعی بهعنوان منابع اولیهی اخبار فوری از رؤسای جمهور، مدیران شرکتهای بزرگ و افراد معروف در زمینههای مختلف، تبدیل شدهاند. بارزترین آنها توییتر میباشد که کاربران در آن میتوانند هم خودشان اخبار را منتشر کنند، هم از طریق هشتگها، اخبار مد نظر خود را پیگیری نمایند و در سریعترین زمان ممکن، به اخبار دست اول، دسترسی داشته باشند.
مدل کسب و کار چند برندی (Multi-Brand Business Model)
شرکتهایی که از مدل کسب و کار چند برندی استفاده میکنند، چند محصول مشابه یا غیرمشابه را تحت نامها و برندهای فرعیِ دیگری تولید میکنند و در ظاهر با هم رقابت مینمایند؛ اما همهی این برندها مربوط به یک شرکت مادر بوده و در هر صورت شرکت مادر سوددهی خواهد داشت. این مدل کسب و کار، معمولاً برای ساخت یک امپراطوری بزرگ تجاری استفاده میشود و راهاندازی این چنین امپراطوری، نیاز به توان مالی بالایی دارد. نمونه بیزینسهای موفق و معروفی که برای این مدل از کسب و کار میتوانیم برای شما بزنیم عبارتاند از: شرکت نستله (Nestle) و شرکت یونیلیور(Unilever).
مدل کسب و کار تجارت الکترونیک (E-Commerce Business Model)
تجارت الکترونیکی سادهترین و در عین حال امیدوارکنندهترین مدل کسب و کار است؛ این مدل کسب و کار به خریداران و فروشندگان این اجازه را میدهد که با استفاده از یک پلتفرم آنلاین (فروشگاه آنلاین)، با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و هر کدام به اهداف خود برسند؛ فروشنده محصولات و خدمات خود را به فروش میرساند و خریداران نیز نیاز خود را بر طرف میکنند. شایان ذکر است که هر نوع فروشگاه آنلاین که میبینید، زیردستهی این مدل کسب و کار قرار میگیرد؛ مانند: دیجیکالا، اسنپفود، آلدیجیتال، علیبابا، فلایتو، آمازون و… .
مدل کسب و کار دراپ شیپینگ (Drop-Shipping Business Model)
دراپ شیپینگ؛ یک مدل تجاری مقرونبهصرفه و همچنین نوین و جالب! تصور کنید صاحب کسب و کاری، با تأمینکنندگان یا فروشندگان بزرگ یا عمدهفروشها ارتباط برقرار میکند تا محصولاتش را به کمک آنها به فروش برساند. زمانی که سفارشی در وبسایتِ صاحب کسب و کار ثبت میشود، فروشندگان بزرگ یا عمدهفروشها، محصولات را مستقیماً از صاحب کسب و کار میگیرند و به مشتری ارسال مینمایند؛ در این حالت، صاحب کسب و کار نیازی به نگهداشتن موجودی ندارد و از شخص ثالث برای مدیریت تمام نیازهای حمل و نقل و تدارکات استفاده مینماید.
مدل کسب و کار مجوزه داده ای (Data Licensing Business Model)
در این دنیای مدرن، بهویژه در بخش فناوری، تجارت داده یا همان اطلاعات، معنای جدیدی پیدا کرده است و دادهها بخشی حیاتی در فناوری وب و دنیای آنلاین به حساب میآیند؛ به همین منظور، بسیاری از شرکتهای بزرگ از طریق فروش اطلاعات و دادههای خود به سازمانهای مختلف، کسب درآمد میکنند و یا برای اینکه سرویس جدیدی را راهاندازی نمایند، شروع میکنند به خرید اطلاعات و رفتارهای جمعی کاربران در فضای مجازی.
مدل کسب و کار مبتنی بر توزیع (Distribution Based Business Model)
مدل کسب و کار Distribution-Based Business Model یا مدل کسب و کار مبتنی بر توزیع، به صورت اساسی به فروش و توزیع محصولات به مشتریان متمرکز است. در این مدل، شرکت ها از طریق کانال های توزیع مختلف، محصولات خود را به مشتریان ارائه می دهند. در این مدل، بیشتر توجه به فرایند توزیع و فروش محصولات و کاهش هزینه های توزیع محصولات است.
به عنوان مثال، شرکت هایی مانند Coca-Cola، Pepsi و Nestle از این مدل کسب و کار استفاده می کنند. این شرکت ها محصولات خود را به صورت گسترده ای به مشتریان در سراسر جهان ارائه می دهند. این شرکت ها برای توزیع محصولات خود، از کانال های توزیع مختلفی مانند فروشگاه ها، مغازه ها و شرکت های توزیع استفاده می کنند.
از مزایای این مدل می توان به کاهش هزینه های توزیع و توزیع سریع تر محصولات اشاره کرد. همچنین، به دلیل تمرکز بر فروش و توزیع، شرکت ها می توانند بیشتر به بازارهای جدید و سودآورتر دست یابند. با این حال، یکی از نقاط ضعف این مدل کسب و کار، برخی شرکت ها از میانجیان برای توزیع محصولات خود استفاده می کنند که می تواند باعث افزایش هزینه ها و کاهش قابل تصور سود شود.
مدل کسب و کار سازمانی (Enterprise Business Model)
مدل کسب و کار Enterprise Business Model یک مدل کسب و کار برای شرکت های بزرگ و چند ملیتی است. در این مدل، شرکت ها به عنوان یک سازمان بزرگ، از یک سری واحدهای تجاری مستقل برای تأمین نیازهای بازار استفاده می کنند. در این مدل، هر واحد تجاری مسئولیت خود را برای تأمین نیازهای بازار انجام می دهد.
به عنوان مثال، شرکت هایی مانند Procter & Gamble و Unilever از این مدل کسب و کار استفاده می کنند. این شرکت ها به عنوان یک سازمان بزرگ، دارای چندین واحد تجاری هستند که هر یک به تأمین نیازهای بازار خود متمرکز شده اند. به عنوان مثال، بخش شوینده های P&G مسئولیت تأمین نیازهای بازار در زمینه شوینده ها و محصولات بهداشتی را بر عهده دارد، در حالی که بخش غذایی این شرکت مسئولیت تأمین نیازهای بازار در زمینه محصولات غذایی را دارد.
از مزایای این مدل می توان به بهبود کارایی سازمانی، کاهش هزینه ها و بهبود کیفیت محصولات اشاره کرد. همچنین، به دلیل مسئولیت واحدهای تجاری مستقل در تأمین نیازهای بازار، این مدل به شرکت ها امکان می دهد تا بازارهای جدید را کشف و با سرعت به آنها وارد شوند. با این حال، یکی از نقاط ضعف این مدل، پیچیدگی سازمانی و هماهنگی میان واحدهای تجاری مختلف است.
مدل کسب و کار شرکت های اجتماعی (Social Enterprise Business Model)
مدل کسب و کار Social Enterprise Business Model در واقع یک مدل کسب و کار است که تلاش می کند به هدف های اجتماعی و زیست محیطی خود، به علاوه هدف اقتصادی کسب و کار خود برسد. این مدل کسب و کار ترکیبی از رویکرد های کسب و کاری و اجتماعی است و در آن تأکید بر سود نیز هست، با این حال سود تنها به عنوان یک وسیله برای دستیابی به هدف های اجتماعی و زیست محیطی مورد استفاده قرار می گیرد.
یک مثال از مدل کسب و کار Social Enterprise Business Model می تواند موسسه مددکاری اجتماعی باشد. این موسسه می تواند با ارائه خدمات به کودکان بدسرپرورده و نیازمندان، اهداف اجتماعی خود را برآورده کند. در عین حال، می تواند با فروش محصولاتی که توسط کودکان بدسرپرورده و نیازمندان ساخته شده است، درآمد بسیار کمی کسب کند. به عنوان مثال، یک موسسه مددکاری اجتماعی می تواند با استفاده از کودکان بدسرپرورده برای تولید محصولاتی مانند لباس و صنایع دستی، اهداف اجتماعی خود را دنبال کند و در عین حال، با فروش این محصولات در بازار، درآمد کسب کند.
مدل کسب و کار مستقیم با مصرف کنندگان (Direct-to-Consumer Business Model)
مدل کسب و کار Direct-to-Consumer یا D2C به شرکتها اجازه میدهد مستقیماً با مشتریان خود ارتباط برقرار کرده و محصولات یا خدمات خود را به صورت مستقیم برای مشتریان عرضه کنند، بدون واسطهگری از طریق فروشگاههای خردهفروشی یا موزعین.
یکی از مثالهایی که میتوان برای مدل کسب و کار Direct-to-Consumer ذکر کرد، شرکت انگلیسی Dollar Shave Club است که در سال ۲۰۱۱ توسط Michael Dubin و Mark Levine تأسیس شد. این شرکت به مشتریان خود بستههایی از تیغههای اصلاحی تیز و با کیفیت برای اصلاح صورت ارائه میکند. Dollar Shave Club این امکان را به مشتریان خود میدهد تا از طریق وبسایت شرکت، بستههای خود را سفارش دهند و بدون واسطهگری از طریق پست تحویل بگیرند.
این مدل کسب و کار به شرکتها کمک میکند تا هزینههای بالقوه خود را کاهش دهند، به دلیل اینکه این شرکتها نیازی به تولید محصولات بزرگ و موجودیهای زیاد ندارند. به علاوه، این شرکتها به سرعت میتوانند به بازخورد مشتریان خود واکنش نشان دهند و محصولات خود را بر اساس نیازهای مشتریان بهبود بخشند، که این بهبودها میتواند به فروش بهتر و رضایت بیشتر مشتریان منجر شود.
مدل کسب و کار خانوادگی (Family-Owned Business Model)
مدل کسب و کار Family-owned یا همان مدل کسب و کار خانوادگی، به یک نوع از شرکت های خصوصی اشاره دارد که مالکیت و کنترل آن برای یک خانواده است. در این نوع از شرکت ها، خانواده همچنان دارای ارثیه ای مالکیت برای کسب و کار خود هستند و معمولاً به طور مستقل اداره می شود.
یکی از مثال های موفق این نوع کسب و کار، شرکت “فورد” است که در سال ۱۹۰۳ توسط هنری فورد و خانواده اش تأسیس شد. این شرکت با تولید خودروهای مردمی با قیمت مناسب، به عنوان یکی از بزرگترین شرکت های خودروسازی جهان شناخته شده است. همچنین، خانواده فورد همچنان به عنوان یکی از بزرگترین سهامداران و مدیران شرکت فورد فعالیت می کنند.
در این مدل کسب و کار، خانواده های بزرگی مثل “والت دیزنی” و “کوکاکولا” نیز به عنوان نمونه های موفق در این نوع کسب و کار محسوب می شوند. به عنوان یک شرکت خانوادگی، این شرکت ها به معنای واقعی کلمه، زمینه های مختلف کسب و کار را از تولید، فروش، بازاریابی و حتی فعالیت در حوزه های خدماتی پوشش می دهند.
مدل کسب و کار بلاکچین (Blockchain Business Model)
مدل کسب و کار Blockchain یک مدل کسب و کار دیجیتال است که از فناوری بلاکچین به عنوان یک بستر اصلی استفاده می کند. در این مدل، تراکنش های اعتباری بین دو یا چند طرف از طریق شبکه امن و رمزگذاری شده بلاکچین انجام می شود و توسط گره های شبکه تأیید می شود. این مدل مزیت هایی مانند اعتماد بین طرفین، شفافیت، قابلیت اطمینان بالا و کاهش هزینه های مربوط به واسطه های سنتی دارد.
یک مثال از مدل کسب و کار Blockchain می تواند بازار بیت کوین باشد. در این بازار، افراد می توانند بیت کوین را به عنوان یک رمزارز به یکدیگر بفروشند و خریداران می توانند از بیت کوین به عنوان رمزارز برای خرید کالاها و خدمات استفاده کنند. تراکنش های این بازار به صورت بلاکچین ثبت می شوند و به این ترتیب، امکان تقلب در تراکنش ها به حداقل ممکن می رسد. همچنین، این بازار امکان دسترسی به بلاکچین برای همه افراد را فراهم می کند و بدون واسطه بین خریدار و فروشنده، تراکنش ها را انجام می دهد.
مدل کسب و کار زنجیره تامین یکپارچه عمودی (Vertically Integrated Supply Chain Business Model)
مدل کسب و کار vertically integrated supply chain، به یک روش تولید و توزیع محصولات اطلاق میشود که در آن شرکت، بخشهای مختلف زنجیره تامین را درون سازمانی خود تجمع داده و کنترل میکند. به عبارت دیگر، شرکت مجموعهای از فرآیندهای تولید، توزیع و ارائه خدمات را درون سازمان خود انجام میدهد.
مثالی از این مدل کسب و کار میتواند شرکت Tesla باشد. شرکت Tesla، تولید کننده خودروهای الکتریکی است که مراحل زنجیره تامین خود را درون سازمانی خود انجام میدهد. این شرکت از تولید قطعات اصلی خودرو تا ارائه خدمات پس از فروش، همه فعالیتهای خود را درون سازمان خود دارد. با این کار، این شرکت قادر است بهبود کیفیت محصولات خود، کاهش هزینهها و بهبود کارایی را تجربه کند.
به عنوان مثال دیگر، شرکت Walmart نیز یک مثال از vertically integrated supply chain business model است. این شرکت، بخشهای تولید، حمل و نقل، توزیع و خدمات مربوط به فروش را درون سازمانی خود انجام میدهد. با این کار، این شرکت قادر است بهبود کیفیت محصولات خود را تجربه کند، افزایش کارایی و بهبود هماهنگی بین بخشهای مختلف زنجیره تامین را داشته باشد و در نهایت، به مشتریان خود محصولات با کیفیت و به قیمت مناسب ارائه دهد.
مدل کسب و کار مبتنی بر توجه (Attention Merchant Business Model)
مدل کسب و کار Attention Merchant، به مدلی گفته میشود که شرکتها از توجه کاربران به محصولات و خدمات خود به عنوان یک دارایی سرمایهای استفاده میکنند. با این رویکرد، شرکتها در مورد جذب توجه کاربران به محصولات خود، بیشترین تلاش را میکنند.
یکی از مثالهای این مدل کسب و کار، شرکت Facebook است. این شرکت با جذب توجه کاربران به پلتفرم خود و دریافت دادههای کاربری، تبلیغات متناسب با سلیقه و نیازهای آنان را در اختیار شرکتها و تبلیغدهندگان قرار میدهد. به عبارت دیگر، توجه کاربران به پلتفرم Facebook، به یک دارایی سرمایهای برای این شرکت تبدیل شده است که از طریق آن، شرکت میتواند به شرکتهای تبلیغدهنده، تبلیغات متناسب با نیازهای کاربران خود ارائه دهد.
مثال دیگری از این مدل کسب و کار، شرکت Google است. این شرکت با جذب توجه کاربران به محرک جستجو، دادههای کاربری و عادتهای آنان را جمعآوری کرده و برای شرکتهای تبلیغدهنده، تبلیغاتی متناسب با نیازهای کاربران ارائه میدهد. در این مدل کسب و کار، توجه کاربران به محرک جستجو، به یک دارایی سرمایهای برای شرکت Google تبدیل شده است که از طریق آن، شرکت میتواند به شرکتهای تبلیغدهنده، تبلیغات متناسب با نیازهای کاربران خود ارائه دهد.
مدل کسب و کار تخفیف با کیفیت بالا (Discount With High Quality Business Model)
مدل کسب و کار “تخفیف با کیفیت بالا” یک مدل کسب و کار است که بر اساس ارائه خدمات یا محصولات با کیفیت بالا و به قیمت پایین به مشتریان خود متمرکز میشود. این مدل کسب و کار به عنوان یک استراتژی ترکیبی، تلاش میکند تا با ارائه قیمت پایین و همچنین کیفیت بالا، مزیت رقابتی بالایی نسبت به رقبای خود داشته باشد.
برای مثال، فروشگاه آنلاین “آیهرب” یک مثال از این مدل کسب و کار است. این فروشگاه محصولات با کیفیت بالا را به قیمتی مناسب و با تخفیفهایی بسیار بالا به مشتریان خود ارائه میدهد. این فروشگاه از طریق سیستم توصیهگری محصولات، از اطلاعات خرید قبلی مشتریان استفاده میکند تا محصولاتی که بهترین کیفیت را دارند و با تخفیف مناسبی قابل خریداری هستند، به آنها پیشنهاد شوند. به این ترتیب، آیهرب میتواند با ارائه محصولات با کیفیت بالا و قیمت مناسب، در بازار رقابتی تجارت الکترونیک موفق عمل کند.
مدل کسب و کار طرح هرمی (Pyramid Scheme Business Model)
مدل کسب و کار “پیرامون” یا “Pyramid Scheme”، یک مدل کسب و کار نامشروع است که به صورت زنجیرهای عمل میکند و برای جذب عضو جدید و فروش محصولات و خدمات، به صورت پیروی از ساختار سلسله مراتبی، از افراد جدید استفاده میکند. در این مدل کسب و کار، عضوان در سطوح مختلف هستند و هر کس در سطح بالاتر، از درآمد بیشتری برخوردار است.
یکی از مثالهای مشهور این مدل کسب و کار، شرکت “پرایمریکا” یا “Primerica” است. این شرکت برای فروش بیمه به شیوهای شبیه به مدل کسب و کار Pyramid Scheme عمل میکند. در این شرکت، عاملان فروش، به صورت زنجیرهای و با جذب افراد جدید به عنوان تیمی، بیمهها را به مشتریان فروخته و درآمد خود را افزایش میدهند. افراد در سطح بالاتر، نسبت به افراد در سطوح پایینتر، درآمد بیشتری کسب میکنند.
با این حال، این مدل کسب و کار به شدت مشکوک است و در بسیاری از کشورها غیرقانونی است. در واقع، این مدل کسب و کار به این صورت عمل میکند که بیشتر درآمد افراد از جذب افراد جدید به جای فروش واقعی محصول یا خدمات به دست میآید. به همین دلیل، این مدل کسب و کار ممکن است برای افراد جدید در پیوستن به آن، بسیار خطرناک باشد و به جای کسب درآمد، باعث اتلاف وقت و پول شود.
مدل کسب و کار نیکل و دایم (Nickel-and-Dime Business Model)
مدل کسب و کار نیکل و دایم (Nickel-and-Dime Business Model) یک مدل کسب و کار است که برای کسب درآمد از کمیسیونهای کوچک و تکراری استفاده می کند. در این مدل کسب و کار، شما به طور معمول از مشتریان برای خدمات کوچک یا محصولات پایین قیمتی کمیسیون دریافت می کنید. این کمیسیون ها برای هر فروش، تراکنش، و یا اقدام دیگر که مشتری انجام می دهد پرداخت می شود.
مثالهایی از مدل کسب و کار نیکل و دایم عبارتند از:
- سایتهای بزرگ خرید و فروش آنلاین، که از فروشندگان به دلیل فروش محصولات به مشتریان خود کمیسیون دریافت می کنند.
- برخی از برنامههای اشتراکی، مانند Spotify، که به دلیل پخش موسیقی به کاربران خود کمیسیون پرداخت می کنند.
- سایتهای طراحی گرافیکی، که به دلیل ارائه خدماتی مانند طراحی لوگو به مشتریان خود کمیسیون دریافت می کنند.
در این مدل کسب و کار، هر کمیسیون به نظر کم ولی به تدریج درآمد زیادی ایجاد می کند، زیرا شما معمولاً با یک تعداد بالای مشتریان کار می کنید. این مدل کسب و کار برای کسب درآمد برای شرکت های بزرگ و کوچک مفید است، زیرا به شرکت ها کمک می کند تا از روابط طولانی مدت با مشتریان خود استفاده کنند و به طور مداوم درآمد کسب کنند.
مدل کسب و کار جمع کننده (Aggregator Business Model)
مدل کسب و کار جمعکننده (Aggregator Business Model) به شرکتها گفته میشود که به عنوان یک واسطه بین مشتریان و فروشندگان عمل میکنند و برای جمعآوری و ارائه محصولات یا خدمات به مشتریان از مجموعهای از فروشندگان و تامین کنندگان استفاده میکنند. به عنوان یک جمع کننده، این شرکتها نه تنها محصولات یا خدمات مختلف را به مشتریان خود ارائه میدهند، بلکه معمولاً قیمتهای مناسب تر و شرایط بهتری را هم برای فروشندگان خود به ارمغان میآورند.
یک مثال از این مدل کسب و کار، وبسایتهای مقایسه قیمت مانند “تریو” (Trivago) میباشد. تریو به عنوان یک جمعکننده، اطلاعات از هتلهای مختلف را جمع آوری میکند و به کاربران خود ارائه میدهد تا بتوانند هتلها را با هم مقایسه کرده و بهترین گزینه را انتخاب کنند. در این مثال، تریو به عنوان یک جمعکننده اطلاعات از هتلها عمل میکند و به مشتریان خود کمک میکند تا یکی از بهترین و ارزانترین هتلها را انتخاب کنند. در عین حال، تریو همچنین به هتلها کمک میکند تا به گسترش فروش خود در بازار گردشگری کمک کنند.
مدل کسب و کار مجوز (Licensing Business Model)
در مدل کسب و کار Licensing، شرکتی (دارنده لایسنس) حق استفاده از نام تجاری، محصول، خدمات، فن آوری یا ایده ای را به شرکت دیگری (مجوز گیرنده) میدهد تا بتواند از آن استفاده کند و در مقابل هزینهای یا درصدی از فروش به دارنده لایسنس پرداخت کند. در این مدل کسب و کار، شرکت دارنده لایسنس نیازی به تولید و توسعه محصول یا خدمات ندارد و صرفاً از حق استفاده از آن برای کسب درآمد استفاده میکند.
یکی از مثالهای معروف این مدل کسب و کار، شرکت مایکروسافت (Microsoft) میباشد. مایکروسافت با ایجاد سیستم عامل ویندوز، آفیس و سرویسهای آنلاین، در بسیاری از صنایع و بخشهای کسب و کار مورد استفاده قرار میگیرد. برای کسب درآمد از این فن آوریها، مایکروسافت اجازه استفاده از نرمافزارهای خود را به شرکتهای دیگر (مجوز گیرنده) میدهد که از آنها به عنوان ابزاری برای تسهیل امور کسب و کار خود استفاده کنند. به عنوان مثال، شرکتی میتواند برای استفاده از سیستم عامل ویندوز در سرور خود، از مایکروسافت مجوز بخرد و هزینهای را به عنوان هزینه لایسنس به شرکت دارنده لایسنس پرداخت کند. این روش به مایکروسافت امکان میدهد تا درآمد ثابتی از محصولات خود دریافت کند، در حالی که شرکت مجوز گیرنده به طور فعال از تکنولوژی مایکروسافت برای بهبود عملکرد کسب و کار خود استفاده میکند.
مدل کسب و کار منبع جمعیت (Crowd Sourcing Business Model)
مدل کسب و کار منبع جمعیت به این صورت است که شرکت هدف خود را به عنوان یک محل تجمع جمعیت برای مشتریان، کاربران، یا هرگونه جامعه ای معرفی می کند. این مدل کسب و کار برای شرکت هایی که تلاش می کنند با بیشترین تعداد مشتریان در معرض بودند بسیار مناسب است.
در این مدل کسب و کار، منابع شرکت می تواند تمرکز بر روی ساخت یک جامعه پویا و فعال از مشتریان و کاربران باشد. با جذب تعداد زیادی از مشتریان، شرکت می تواند قدرت تاثیر بیشتری داشته باشد و در نتیجه، بهبود فرایندها و خدمات خود را بهبود بخشد.
یکی از مثال هایی از مدل کسب و کار منبع جمعیت، شبکه اجتماعی فیسبوک است. فیسبوک با ارائه یک پلتفرم برای ارتباط و اشتراک گذاری اطلاعات و تجربیات، توانست تعداد بیشماری از کاربران خود را جذب کند و به یکی از بزرگترین شبکه های اجتماعی جهان تبدیل شود. با جمع آوری این تعداد بزرگی از کاربران، فیسبوک توانست قدرت بیشتری در برابر بازار و رقبا پیدا کند و در نتیجه، رشد و توسعه را تجربه کند.
مدل کسب و کار لمس پایین (Touch Down Business Model)
مدل کسب و کار Touchdown به معنی شروع کسب و کار در یک بازار خارجی با کمترین هزینه و ریسکی است. در این مدل کسب و کار، کارآفرینان برای کاهش هزینهها و ریسکهای ورود به بازار خارجی، به صورت موقت در آن بازار حضور پیدا می کنند و پس از بررسی و تجزیه و تحلیل بازار و اطلاعات جمع آوری شده، تصمیم می گیرند که آیا ارزش بیشتری در ادامه ورود به این بازار دارد یا خیر.
برای مثال، فرض کنید یک شرکت تولید کننده مواد غذایی از کشور A است. این شرکت می خواهد در بازار کشور B حضور پیدا کند. به جای سرمایه گذاری در این کشور، این شرکت ابتدا با ارائه نمونههای محصولات خود و بررسی علاقه مشتریان و رقبای خود در این بازار، از قابلیت پذیرش محصولات خود در بازار خارجی مطلع می شود. در صورت موفقیت در بازار بیرونی، این شرکت می تواند تصمیم گیری برای ایجاد شعبه یا سرمایه گذاری بیشتر در این بازار را به دست بگیرد.
در کل، مدل کسب و کار Touchdown به کارآفرینان کمک می کند تا به سرعت درک و فهمیدن بازار خارجی خود برای ادامهی کسب و کار بهترین تصمیم را بگیرند و همچنین هزینهها و ریسکهای ورود به بازار خارجی را کاهش دهند.
مدل کسب و کار لمس بالا (High Touch Business Model)
مدل کسب و کار High touch بر اساس برقراری ارتباطات فردی و مستقیم با مشتریان و بهره گیری از تعاملات بین فردی برای ارائه خدمات با کیفیت بالا و تجربه کاربری مثبت، ساخته شده است. در این مدل کسب و کار، ارتباط با مشتریان به عنوان عامل مهمی در فرایند کسب و کار در نظر گرفته میشود و تلاش میشود تا با استفاده از ارتباطات فردی و ارائه خدمات شخصیسازی شده، رضایت و وفاداری بیشتری از مشتریان به دست آید.
مثالهایی از مدل کسب و کار High touch شامل موارد زیر میشود:
شرکتهای مشاوره: شرکتهای مشاوره به شدت به موفقیت مشتریان خود علاقهمند هستند و از طریق ارتباطات فردی و مستقیم با مشتریان، خدمات شخصیسازی شده و توصیههای بهبود متناسب با نیازهای خاص هر مشتری ارائه میکنند.
سالنهای زیبایی: در سالنهای زیبایی، ارتباط فردی با مشتریان از اهمیت بسیاری برخوردار است. متخصصان سالنهای زیبایی با شناخت دقیق نیازهای هر مشتری، خدمات شخصیسازی شده و متناسب با نیازهای هر شخص ارائه میدهند.
مثال دیگری از مدل کسب و کار High touch، هتلهای لوکس است. در این هتلها، تلاش میشود تا با ارائه خدمات شخصیسازی شده و مستقیم، تجربه خوبی برای مشتریان ایجاد شود. کارکنان هتلهای لوکس معمولاً با تجربه و آموزش کافی استخدام میشوند و تمام تلاششان برای ارائه خدمات بینقص و شخصیسازی شده به مشتریان است. این خدمات شامل ارائه غذای با کیفیت، خدمات اتاقهای لوکس و امکاناتی مانند استخر، سونا و جکوزی میشود. هتلهای لوکس با ارائه تجربهای منحصر به فرد برای مشتریان، به دنبال جذب مشتریانی هستند که تمایل به پرداخت هزینههای بیشتری برای اقامت در هتلهای با کیفیت و خدمات شخصیسازی شده دارند.
مدل کسب و کار قیمت گذاری انعطاف پذیر (Flexible Pricing Business Model)
مدل کسب و کار قیمت گذاری انعطاف پذیر یک رویکرد استراتژیک است که در آن قیمت محصول به صورت پویا و با توجه به شرایط مختلف بازار تعیین میشود. در این رویکرد، قیمت محصول به دلیل تغییرات در فعالیتهای رقبا، تقاضا، عرضه و تغییرات ارزش پول در بازار تعیین میشود. بنابراین، قیمت یک محصول ممکن است در بازه زمانی کوتاهی تغییر کند و این امر به شرکت کمک میکند تا به طور دقیقتر به نیازهای مشتریان و شرایط بازار پاسخ دهد.
مثالی از قیمت گذاری انعطاف پذیر، شرکت هواپیمایی میتواند با توجه به تقاضای بازار و شرایط اقتصادی که در آن زمان وجود دارد، قیمت بلیط هواپیما را افزایش یا کاهش دهد. به عنوان مثال، در یک روز با تقاضای زیاد، شرکت هواپیمایی ممکن است قیمت بلیط را افزایش دهد. اما در روزهایی که تقاضای کمتری وجود دارد، شرکت هواپیمایی ممکن است با کاهش قیمت بلیط، مشتریان جدید جذب کند و تقاضای بازار را افزایش دهد.
در کل، قیمت گذاری انعطاف پذیر به شرکتها کمک میکند تا با نیازهای مشتریان و شرایط بازار هماهنگ باشند و رقابتی بودن را افزایش دهند.
مدل کسب و کار حراج (Auction Business Model)
مدل کسب و کار حراج یک رویکرد تبلیغاتی است که در آن محصولات با قیمت پایینتری نسبت به بازار به فروش میرسند. هدف این رویکرد، جذب مشتریان جدید، افزایش فروش و پاکسازی از باقیمانده موجودی محصولات است. در این رویکرد، محصولات به مشتریان با تخفیف ویژه عرضه میشوند و با تبلیغات قوی، این تخفیفها جذابیت خاصی برای مشتریان ایجاد میکنند.
مثالی از مدل کسب و کار حراج، شرکتهای خردهفروشی مانند Zara و H&M میباشند. این شرکتها معمولا در فصول مختلف سال با تخفیفهای ویژه به مشتریان خود محصولات خود را ارائه میکنند. این تخفیفها معمولا به عنوان فروش فصلی شناخته میشوند و به مشتریان امکان میدهد تا محصولات با کیفیت و معروف این شرکتها را با قیمت پایینتری خریداری کنند.
با این کار، این شرکتها مشتریان جدید جذب کرده و تقاضای بازار را افزایش داده و همچنین از باقیمانده موجودی محصولات پاکسازی میکنند. همچنین، با این کار، این شرکتها میتوانند رقبای خود را با تخفیفهای رقابتی جذب کنند و از رقابت در بازار بیشتر برنده شوند.
مدل کسب و کار حراج معکوس (Reverse Auction Business Model)
مدل کسب و کار حراج معکوس، یک رویکرد تبلیغاتی است که در آن محصولات با قیمت بالاتری نسبت به بازار به فروش میرسند. در این رویکرد، محصولات با یک قیمت ارزانتر به بازار عرضه شده و در ادامه با تخفیفهای پایینتر به فروش میرسند.
هدف این رویکرد، ترغیب مشتریان به خرید محصول با کیفیت و ارزش بالا با یک قیمت مناسب است. با این کار، شرکتها اعتماد مشتریان را بالا میبرند و توانایی خود را در تولید محصول با کیفیت را به نمایش میگذارند.
مثالی از مدل کسب و کار حراج معکوس، شرکت آیفون میباشد. آیفون محصولات خود را با قیمت بالاتری نسبت به رقبای خود به بازار عرضه میکند، اما به دلیل کیفیت بالا و ویژگیهای منحصر به فرد، مشتریانی که به دنبال یک تجربه کاربری بیشتر هستند، به آن جذب میشوند. در ادامه، با تخفیفهای محدودی که ارائه میدهد، آیفون این محصولات را به مشتریان خود عرضه میکند.
این رویکرد باعث میشود که مشتریان از کیفیت محصولات آیفون اطمینان حاصل کنند و به طور مداوم به این شرکت بازگردند، به همین دلیل این رویکرد به عنوان “حراج معکوس” شناخته میشود، زیرا به جای کاهش قیمت به مرور زمان، قیمت ابتدایی افزایش مییابد.
مدل کسب و کار کارگزاری (Brokerage Business Model)
مدل کسب و کار کارگزاری، یک روش تجاری است که شرکتها در آن به عنوان کارگزار برای معاملات بین دو طرف بازی میکنند. در این رویکرد، شرکتها نقش واسطه بین خریداران و فروشندگان را بر عهده میگیرند و در مقابل درآمدی دریافت میکنند که از کارمزد و کسری های مرتبط با معامله تشکیل شده است.
در این مدل کسب و کار، شرکت کارگزاری نقش تعیین کننده ارزش افزوده برای مشتریان و فروشندگان دارد. شرکت کارگزاری در این فرآیند، به مشتریان خود ارائه خدماتی ارزشمند از جمله راهنمایی در معاملات، اطلاعات بازار، تحلیلهای فنی و نظارت بر معاملات را ارائه میدهد.
یکی از مثالهای این مدل کسب و کار، شرکت معاملات بورسی میباشد. در این مثال، شرکت کارگزاری به عنوان واسطه بین فروشندگان و خریداران به بازار عرضه و تقاضا کمک میکند و با معرفی خریداران به فروشندگان و برعکس، معاملات انجام میشود. این شرکتها کارمزدی را برای خدمات خود دریافت میکنند که معمولاً از مقدار معاملات بین دو طرف کسر میشود.
به طور خلاصه، در مدل کسب و کار کارگزاری، شرکتهای کارگزار نقش بسیار مهمی در تسهیل معاملات و جلوگیری از نواقص و نوسانات بازار ایفا میکنند. این مدل کسب و کار برای شرکتها و مشتریان ارزش افزوده زیادی دارد و به همین دلیل محبوبیت زیادی دارد.